سلام :)
بعد از تاخیر فراوان تبریک عید میخوام این چالش به تاخیر افتاده رو هم بنویسم .
البته بگم که این چالش برای من شبیه همون چالش «ده کاری که قبل از مرگم باید انجام بدهم» هست ، یعنی داخل همین هم همون آرزوهایی رو دارم مینویسم که در اون چالش داشتم . حالا شاید در اینجا اون ده کار کمتر یا بیشتر شده باشه .
راستش خیلی فکر کردم . خیلی کارها دوست دارم انجام بدم از ازدواج و کار و تحصیل گرفته تا تولید آثار مختلف فرهنگی و علمیو بردن جوایز مختلفی که همیشه در رویاهام بوده و هست.
از این میترسم که شخصیتم تغییر کنه . همون پسر پرانرژی باشم ولی با متانت و وقاری که نشون از مردونگی داره . در هر حال دوست نداره از جذابیتها و شیطنتهای خودش کم بشه :)
(احتمال زیاد نشدنی) با موهای خودم میرم بیرون و میام داخل و نه کاشته شده و یا مصنوعی :(
تنها دغدغه زندگیم آینده بقیه باشه و بس :)
تمام اینها هست البته به شرط حیات :)
+ممنون از کسی که لطف کردن و من رو دعوت کردن ( خانوم آبان )
البته ببخشید خیلی مختصر نوشتم یک جورایی میخواستم فقط بنویسم چون خیلی خسته ام الان :(
++ دختر 5 ساله مصاحبه اش رو قبول شد و تلاشهای اینجانب هم به ثمر نشست (هوراااااااااااااااااااا)
+++ تولد داداشم بود براش از اینها درست کردم :
به نظر خودم که خوب شد :) کاردستی هم درست کردم ولی خب خیلی قشنگ نشد و برای همین نفرستادم :دی (کاردستی و نقاشی از تکالیف بنده بودن ) این رو هم بگم که کاردستی و نقاشی واقعا خفن بودن :)
+++اینم از عکس خودمون :)
مورچهها خیلی حرکت داشتن برای همین ممکنه تار دیده بشن.
++++یک چالش هم تو ذهنم دارم به زودی اجراییش میکنم :) البته یکم با چالشهایی که تاحالا برگزار شده فرق داره و نوجوون پسند باشه و میترسم که آخرش خراب بشه :(
عکسهای ارسالی از عشقهای من🌼🤞😍